جدول جو
جدول جو

معنی پیاده روی - جستجوی لغت در جدول جو

پیاده روی
عمل پیاده رو (نده) طی طریق با پای خود رفتن بدون مرکب
تصویری از پیاده روی
تصویر پیاده روی
فرهنگ لغت هوشیار
پیاده روی
راه رفتن پیاده، گردش پیاده
تصویری از پیاده روی
تصویر پیاده روی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زیاده روی
تصویر زیاده روی
افراط
فرهنگ واژه فارسی سره
بیش روی فرایبودی تجاوز از حد افراط: در دادن انعام زیاده روی میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیاده روی
تصویر زیاده روی
تجاوز از حد معین، افراط در کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیاده رو
تصویر پیاده رو
هر یکطرف از دو طرف خیابان که مردم پاده از آنجا آمد وشد میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیاده رو
تصویر پیاده رو
هر یک از دو طرف خیابان که مردم پیاده از آنجا آمد و شد می کنند، کسی که مسیری را بدون استفاده از وسیلۀ نقلیه طی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیاده رو
تصویر پیاده رو
((~. رُ))
قسمی از دو جانب خیابان که محل رفت و آمد عابران پیاده است
فرهنگ فارسی معین
ทางเดินเท้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
पैदल चलने वाला
دیکشنری فارسی به هندی
הוֹלֵך רֶגֶל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
اعتدال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
حد وسط کاری را در پیش گرفتن، خودداری از افراط و تفریط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گشاده روی
تصویر گشاده روی
آنکه حجاب ندارد، بشاش، خندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
عمل میانه رو اعتدال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میانه روی
تصویر میانه روی
Moderation
دیکشنری فارسی به انگلیسی